در مورد بهائیت ۲

به نام هستی بخش زیبا آفرین


سلامی به پاکی باران به شما همراهان و یاران

در ادامه مطالب پیشین به پاره ای دیگر از نقائص موجود در آیین بهائیت می پردازیم. شاید کسانی که به پیروی از این آیین می پردازند به خود آیند و بدانند همه سخنان و گفته های رهبرانشان ممکن است درست و بر مبنای عقل و خرد نباشد و راهی که می روند به بن بست برسد. بنابراین خواندن چنین نوشتارهایی به آنان در جهت ارزیابی خود در برابر حقیقت و واقعیت و مقدار انحراف هر کسی از واقعیت کمک می کند. اگر سخن و یا نظری دارید صمیمانه گوش می کنم.

موارد دیگری از اشکالات موجود در این آیین را ذکر می کنم.

1- پیروان این آیین تنها با الفاظ زیبا مانند بشارت، مبشر، محبت، لذت، خوشی ، شادی، صلح، آرامش و ... به دنبال سعادت و فرجام نیک هستند غافل از اینکه رهبران این آیین برای رسیدن به اهداف خودشان تمام این معانی زیبا را زیر پا گذاشتند و به بهانه خوشبخت کردن بشر طعم تلخ تیره روزی را به مملکت و مردم خود چشاندند. چه توقع می توان داشت از کسانی که به بهانه صلح و آبادانی مردم این مملکت و کشور را به فقیرترین وضع کشاندند و ثروت آنان را به خارج این مرزها هدایت کردند. یک انسان منصف اگر برگهای تاریخ را ورق بزند هر صفحه مملو از خیانتهای سران این آیین حتی به مملکت خودشان است.

2- شما در این آیین چیزی به نام آخرت و قیامت نمی بینید. دقیقا این همان نکته ایست که بر مبنای آن می توان افراد بشر را به غفلت از واقعیت و سعادت حقیقی کشاند. می بینیم چقدر به واژه های زیبایی مثل خوشبختی و سعادت و لذت و محبت در این آیین ظلم شده است.

3- در چنین بستری نام هر چه که دل و هوای نفس بخواهد، لذت گذارده شده. بنابراین همجنس گرایی و همجنس بازی دیگر کار قبیحی نیست ولو بر خلاف فطرت پاک انسانی باشد چون لذت دارد پس مباح است. چون لذت بردن اصل است نه داشتن فطرتی پاک و پذیرای انوار الهی.

4- شاهد بر این مطلب این است که سران این فرقه تمام احکام پاکیزه اسلام را که مطابق با فطرت و نهاد پاک بشری است، به جرم کهنگی و مطابق نبودن با زمانه(منظور از زمانه فقط تمدن غرب است) نسخ کرده و احکام جدیدی را در بیت العدل حیفا وضع نمودند تا شاید پیروان جدیدی را به همین ظاهر زیبا و دلفریب مجذوب خود کنند. این 9 نفر شاید به پیامدهای اینگونه اظهار نظر شخصی در اموری که به همه مردم عالم مربوط می شود، توجه ندارند که چنین بی پروا به حراج ارزشهای انسانهای والا همت گماشته اند.

در مباحث بعدی ان شاء الله به ذکر پاره ای دیگر از این دسته اشکالات می پردازیم